آخرین وضعیت پرونده کیان پیرفلک از زبان عمویش: برخی رسانهها با خبرسازی کذب درباره دستگیری قاتلان به دنبال انحراف اصل موضوع هستند
تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۵۳۴۹۷
به گزارش جماران؛ روزنامه اعتماد نوشت: حدودا 100روز از فاجعه دلخراش جانباختن کیان پیرفلک کودک ۹ ساله ایذهای و تیر خوردن میثم پیرفلک پدر کیان در جریان اعتراضات این شهر گذشته است. 100روزی که نه تنها باعث کاهش داغ و آلام این خانواده نشده است؛ بلکه براساس اعلام سجاد پیرفلک عموی کیان به دلیل روشن نشدن ابعاد موضوع، عدم دستگیری قاتلان و رفتارهای غیرعادی از سوی برخی مسوولان، هنوز داغ این فاجعه برای این خانواده، شهر ایذه و شاید تمام ایران تازه باقی مانده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
2بهمنماه بود که عموی کیان پیرفلک در گفتوگوی اختصاصی با «اعتماد» اعلام کرد به زودی شکایت خانواده پیرفلک در پرونده قتل کیان به جریان میافتد. حدود 1ماه پس از این گفتوگو، دیروز سجاد پیرفلک عموی نوجوان کشتهشده در ایذه، در صفحه توییتر خود از دادن وکالت به داود شاهولی وکیل دادگستری و ارایه شکایت در دادسرای ایذه بابت تیراندازی به خودروی برادرش و قتل کیان خبر داد. با توجه به اینکه هنوز ابهامات فراوانی در خصوص نحوه پیگیری این شکایت و روند پیگیری حقوقی این پرونده در افکار عمومی وجود دارد سجاد پیرفلک در گفتوگویی اختصاصی با «اعتماد» ابعاد تازهای از وضعیت این روزهای پدر و مادر کیان و همچنین روند پیگیریهای حقوقی و قضایی پرونده را تشریح کرده است. سجاد پیر فلک با اشاره به اینکه هنوز چشماندازی از روند حقوقی مشخص نشده، اظهار امیدواری میکند این پرونده در بستر قانون دنبال تا حق این خانواده داغدار اعاده شود.
دیروز خبر تشکیل پرونده قتل کیان را منتشر کردید. میفرمایید این پرونده را با چه اهدافی پیگیری میکنید؟
در حال حاضر با توجه به حساسیتی که پرونده دارد، خانواده تصمیم گرفته است، اطلاعرسانی درباره جزییات پرونده به صورت مرحله به مرحله انجام شود. درباره اینکه از چه افراد یا جریانانی شکایت شده و مسوول این فاجعه متوجه چه فرد یا جریانی است در آینده صحبت خواهد شد. در حال حاضر اطلاعات پرونده در همان حدی است که اطلاعرسانی شده است. در واقع تصمیم گرفتیم با وکالت دادن به یکی از وکلای باسابقه و خوشنام ایذهای به نام داود شاهولی، در مورد حادثه تیراندازی به ماشین برادرم، میثم پیرفلک و قتل برادرزادهام جاوید نام کیان پیرفلک، در دادسرای ایذه شکایت کنیم. در حال حاضر در همین حد درباره جزییات این پرونده میتوانم اطلاعرسانی کنم. من قبلا هم به شما گفتم که بلافاصله پس از آرامتر شدن فضا شکایت میکنیم که این اتفاق افتاد.
زمانی که اقدام به طرح شکایت برای پرونده کردید، بحثی درباره چرایی تاخیر در تشکیل پرونده مطرح نشد؟
تاخیر در تشکیل این پرونده دو دلیل مهم دارد. نخست اینکه جدا از قتل کیان که خانواده را درگیر کرده بود، موضوع درمان برادرم هم در میان بود. از سوی دیگر فضا در ایذه به اندازهای ملتهب بود که امکان پیگیری پرونده را ناممکن کرده بود. از یک طرف خانواده باید به روند خاکسپاری کیان و به درمان پدر کیان میپرداختند و از سوی دیگر فضا در ایذه به اندازهای ملتهب بود که امکان وقوع هر رخدادی وجود داشت. در آن زمان تصمیم گرفتیم تا زمان آرامتر شدن نسبی فضا دست نگه داریم و بلافاصله پس از آن اقدام به شکایت برای قتل کیان و تشکیل پرونده کردیم.
در برخی رسانهها اخباری درباره بهبودی کامل میثم پیرفلک پدر کیان منتشر میشود و مدتی بعد این اخبار هم تکذیب میشود. شما میفرمایید روند درمان میثم پیرفلک پدر کیان چطور دنبال میشود؟
از نظر حرکتی پزشکان تلاش خود را میکنند و روند درمان میثم دنبال میشود، ولی از نظر زخمها، هنوز زخمهای میثم باز است و نشانهای از بهبودی مشاهده نمیشود.
درمان پدر کیان هزینههای بالایی دارد. برای تامین این هزنیههای نجومی کمکی به شما شده است؟
اگر منظور شما کمک نهادها، ارگانها، نهادها و سازمانهای مسوول است، تا به امروز یک ریال کمک به خانواده نشده است. مسوولان ما را تنها گذاشتند و سراغ کارشان رفتند. البته ما هم هرگز تقاضایی برای کمک مطرح نکرده و نه قبول کردیم اما مردم ایران، جامعه پزشکی، داروسازی و پرستاری و... در ایران به اندازهای شریف و مهربان هستند که هر بار سنگینی با لبخند آنها آسان میشود.
اخیرا فیلمی از حوادث ایذه در فضای مجازی منتشر شده که در آن تصویری هم از کیان و پدرش روی تحت بیمارستان وجود دارد.
من از وجود این فیلم بیخبر بودم، یکی از دوستانم این فیلم را برای من ارسال کرد. این فیلم داغ ما را تازه و همه آن تصاویر را یک بار دیگر برای ما تداعی کرد. من در روز حادثه در بیمارستان حضور داشتم و همه این فجایع را از نزدیک تجربه کردم.
حال و هوای شهر ایذه در آن روز خاص چطور بود؟
روز تلخی بود. بسیاری از خانوادههای ایذهای روبهروی بیمارستان حضور داشتند تا از عزیزانشان خبر بگیرند. هر کس دنبال عزیزش میگشت. در و دیوار بیمارستان را هم خون گرفته بود. ایذه شهر کوچکی است و همه با هم ارتباط دارند. تقریبا اکثر مردم ایذه درگیر این ماجرا بودند. سیاووش کسرایی در شعری میگوید: «هیچکس روی دیگری نمیخندد.» حال و هوای ایذه در آن شبهای شوم اینگونه بود. هر فردی که در خانه جوانی داشت یا عزیزی را از دست داده بود؛ یا زخمی شده بودند و تیر خورده بودند یا اینکه دستگیر شده بودند.
طی روزهای اخیر بحث عفو برخی متهمان و محکومان در جامعه مطرح شده است. آیا زندانیان ایذهای آزاد شدهاند؟
راستش برخی اخبار درباره آزادی برخی افراد در شهر شنیده میشود اما به صورت مستند و دقیق اطلاعی ندارم.
موضوع کار کادر کیان چه سرانجامی پیدا کرد. هنوز ممنوعالکار هستند؟
پس از مصابهای که در «اعتماد» کار شده، مسوولان آموزش و پرورش بحث منع ورود به مدرسه مادر کیان را تکذیب کردند، اما به ما اعلام کردند اداره کل آموزش و پرورش استان اجازه حضور ایشان در کلاسهای درس را صادر نکرده است. مادر کیان درخواست دادند که این اخراج به صورت کتبی اعلام شود، اما هنوز برگه اخراج به ایشان داده نشده است.
درخواست شما از مسوولان برای پیگیری این پرونده چیست؟
ما هیچ درخواستی از هیچ نهادی نداریم. موضوع پرونده کیان و میثم پیرفلک به اندازهای روشن است که یک ساختار قضایی عادلانه میتواند به راحتی قاتل را شناسایی کرده و مقصران را معرفی کند. امیدوارم این پرونده دچار مصلحتسنجیهای مرسوم و نگاههای سیاسی نشود و حق خانواده پیرفلک و شهر ایذه استیفا شود. یک فرد و جریانی به روی ماشین برادرم آتش گشودهاند و باید این افراد و جریانات شناسایی شده و معرفی شوند. پس از صدور رای صادر شده باید راستیآزمایی هم صورت بگیرد.
درباره متهم ماجرای چابهار که مسوول انتظامی بود و رفتاری غیراخلاقی و غیرانسانی مرتکب شده بود، اخیرا حکمی صادر شد و این مامور، متهم شناخته شد. فکر میکنید درباره این پرونده هم این روند پیگیری شود؟
بدون تردید اگر یک چنین اتفاقی رخ دهد و قاتلان و مسببان قتل شناسایی و مجازات شوند، مردم از آن استقبال میکنند. برای کم کردن تبعات این فاجعه ابتدا سیستم باید اصل موضوع را قبول کند. هم در ماجرای چابهار و هم در ماجرای ایذه و... میشد بهتر عمل کرد. برای ما که حاشیههای فراوانی ایجاد کردند. حتی برخی از اقوام و نزدیکان ما را به عنوان متهم معرفی کردند که واقعیت نداشت. این نوع خبرسازیهای جعلی ممکن است منجر به فجایع دیگری شود. ایذه یک شهری است که همه با هم آشنا هستند. این نوع خبرسازیها ممکن است باعث وقوع درگیریها شود که با هوشمندی مردم این فاجعه رخ نداد. دوبار درباره این پرونده اطلاعرسانی کذب صورت گرفت. ابتدا اعلام شد که داعش در این پرونده دخیل بوده و برخی افراد در ماکو هم دستگیر شدند و پس از آن هم برخی بچههای ایذه معرفی شدند. هر دو روایت هم جعلی بوده است.
فکر میکنید چرا این نوع خبرسازیها انجام شد؟
برخی افراد و جریانات به جای پیگیری حقوقی موضوع، تصور میکردند از طریق خبرسازیهای جعلی و فعالیتهای رسانهای میتوانند موضوع را جمع کنند. به همین دلیل است که دو بار اعلام کردند قاتلان دستگیر شدهاند اما در ادامه اطلاعات تکمیلی ارایه نشد. موضوع قتل کیان و زخمی شدن برادرم روشن است، در خیابان محل حادثه دوربینهای متعددی وجود دارند و با بررسی دقیق دوربینها به راحتی میشد موضوع را روشن کرد. این پرونده نیازی به خبرسازی و جعل خبر ندارد. اگر ارادهای برای نمایان کردن حقیقت باشد به راحتی میتوان این روند را برنامهریزی کرد.
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان واردات خودرو جام جهانی 2022 قطر ویروس کرونا ایذه کیان پیرفلک قتل کیان پیرفلک افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان واردات خودرو جام جهانی 2022 قطر ویروس کرونا اندازه ای میثم پیرفلک اطلاع رسانی کیان پیرفلک خبرسازی ها پدر کیان قتل کیان ایذه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۵۳۴۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آخرین وضعیت سلامتی صدیقه وسمقی از زبان همسر و کیلش
محمد ابراهیمزاده، همسر صدیقه وسمقی، درباره سلامتی این اسلامپژوه و محقق که به اتهام تبلیغ علیه نظام به حبس محکوم شده، توضیح داده است.
به گزارش رویداد ۲۴، به گفته ابراهیم زاده خانم وسمقی در اثر یک بیماری ژنتیک بینایی خود را اخیرا به طور کامل از دست داده و این موضوع در آزمایشهایی که ۲۷ فروردین ماه در انتقال ایشان از زندان به بیمارستان فارابی انجام شده، مورد تایید پزشک قرار گرفته است.
همسر صدیقه وسمقی میگوید: روند از دست رفتن بینایی در خانم وسمقی در اثر یک بیماری ژنتیکی است. اینطور نبوده که ایشان به خاطر زندان بینایی را از دست داده باشد. او گفته نام این بیماری RP است، ژنتیکی است و خیلی از افراد در ایران به آن مبتلا هستند. در این بیماری روند کمبینایی به مرور افزایش پیدا میکند.
ابراهیمزاده گفته اواخر فروردینماه خانم وسمقی از زندان به بیمارستان فارابی منتقل شد. در این بیمارستان تخصصی چشم، در بخشهای مختلف اعم از شبکیه، قرنیه، خشکی چشم و پلک مورد آزمایش قرار گرفت. این آزمایشها حدود ۳ ساعت طول کشید و من هم حضور داشتم. نتایج آزمایشها و معاینات هم در پرونده پزشکی ایشان در زندان نوشته شد و به بهداری زندان اوین تحویل داده شد. قرار بود نتیجه به پزشکی قانونی هم داده شود. تا دو سه روز پیش، اما هنوز این نتایج به پزشکی قانونی داده نشده است.
ابراهیمزاده علت انتقال خانم وسمقی به بیمارستان را توضیح داده و گفت در زندان متوجه شدند ایشان نمیتواند راه برود و زمین میخورد. ایشان میگوید من فقط مزاحم دوستان بند هستم. نمیتوانم غذای خودم را بیاورم یا ظرفهایم را بشورم. حتی برای سرویس بهداشتی هم به یک نفر احتیاج دارم.
همسر صدیقه وسمقی میگوید: ماموران زندان بعد از مشاهده این وضعیت ترتیب معاینات چشم را دادند.
آقای ابراهیمزاده میگوید در نتایج معاینات بیمارستان فارابی قید شده که ایشان تحمل حبس ندارد. این نتایج باید از طرف بهداری زندان به پزشکی قانونی ارسال میشد، اما هنوز ارسال نشده است.
او گفته یک آزمایش در بیمارستان فارابی مانده بود که انجام بدهند و آن مربوط بود به میدان دید. پزشک ایشان گفته بود احتیاجی به اندازهگیری میدان دید ندارد، چون اصلاً دید ندارد.
ابراهیمزاده میگوید خانم وسمقی قبل از بازداشت، میدان دید داشت و این دید مرکزی در طول این مدت از دست رفته است، هرچند زندان در از دست رفتن این دید تاثیر نداشته است.
خانم وسمقی دچار بیماری قلبی شده استآقای ابراهیمزاده تاکید میکند آنچه در زندان برای خانم وسمقی حادث شده، بیماری قلبی است. او گفته هفته نخست فروردینماه خانم وسمقی به دلیل مشکل قلبی و سوزش قفسه سینه از بهداری زندان به بیمارستان طالقانی در ولنجک منتقل شده و در آنجا با توصیه پزشک به مدت یک شب در بخش مراقبتهای ویژه نگهداری شده است، اما در نهایت گفتند مشکل قلبی و فشار خون خانم وسمقی با دارو قابل کنترل است.
همسر صدیقه وسمقی میگوید بهداری زندان مدتها با داروهای دمدستی سعی میکردند مشکل قلبی ایشان را رفع کنند، اما در نهایت متقاعد شدند که مشکل جدیست و در نهایت ایشان به بیمارستان طالقانی منتقل شده.
او تاکید میکند ایشان قبل از حبس هیچگونه مشکل قلبی نداشته است. امیدوارم این بیماری نباشد و تنها ناشی از فشار زندان باشد.
علیزاده طباطبایی: برای ایشان درخواست عدمتحمل حبس دادهایممحمود علیزاده طباطبایی، وکیل صدیقه وسمقی، هم میگوید به دلیل از دسترفتن بینایی، درخواست عدم تحمل حبس برای ایشان کردیم. این درخواست با پزشک قانونی هم مطرح شده و گزارش مثبت دادهاند و در حال حاضر این درخواست برای دادستان ارسال شده و اگر موافقت کند، ایشان به خاطر عدم تحمل حبس آزاد خواهند شد.
به گفته وکیل صدیقه وسمقی، حال او در زندان مناسب نیست. خانم صدیقه وسمقی علاوه بر از دستدادن بینایی با مشکل تپش قلب و فشار خون بسیار بالا مواجه است و در زندان هم امکان پرستاری از ایشان نیست چرا که درخواست پرستار هم کرده بودند، ولی این درخواست اجرایی نشد.
علیزاده طباطبایی میگوید: صدیقه وسمقی به فعالیت تبلیغی علیه نظام احضار شد، اما گفت تا دلیل این اتهام را نگویید، نمیآیم. برای بازداشت او ریختند در خانهاش؛ اقدامی که برای اتهام فعالیت علیه نظام بسیار غیرمنطقی بود.
وکیل وسمقی میگوید: او به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به چهار ماه حبس و به دلیل عدم رعایت حجاب شرعی به یک میلیون جزای نقدی محکوم شد. همان زمان ما تسلیم به رای زدیم و میزان حبس شد ٩۶ روز. الان به دلیل مشکل عدم تحمل حبس، درخواست آزادی مشروط دادیم.
علیزاده طباطبایی میگوید هفته آینده ایشان یا به دلیل آزادی مشروط یا به دلیل عدم تحمل حبس باید آزاد شوند. نگاهداری ایشان در زندان با این حال دیگر درست نیست.